بایگانیشده از اصلی در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۹. ↑ «پیام تسلیت در پی درگذشت شاعر نامدار حمید سبزواری». ↑ «نیمکتی برای دو مرجع نفر». مشکاتیان همسر افسانه شجریان، دختر محمدرضا شجریان، بوده و صاحب دو فرزند به نامهای آوا و آیین است. وزیر کاردان مویدالدوله، صاحب بن عباد، بود. صاحب جاسوسانی را به میانهٔ لشکر حسامالدوله فرستاد، تا از اوضاع آنها آگاه شود. خلیفه پذیرفت و مویدالدوله با لشکری به سمت گرگان و طبرستان روانه شد و بر سر راه خود، هر شهری از شهرهای قابوس را که دید، ویران کرد. پس از مرگ وشمگیر، ابراهیم سیمجور و بزرگان طبرستان با قابوس، یعنی برادر کوچکتر، بیعت کردند. حسامالدوله لشکری تجهیز کرد و لشکریان پراکندهٔ قابوس را که متفرق شده بودند، جمعآوری کرد و در رمضان ۳۷۱ هجری، به سمت گرگان حرکت کردند. این صفحه آخرینبار در ۴ دسامبر ۲۰۲۳ ساعت ۱۹:۳۸ ویرایش شدهاست. بنای گنبد قابوس که آرامگاه شمسالمعالی قابوس بن وشمگیر زیاری است بالای تپهای در میان پارک بزرگ شهر گنبدکاووس واقع شدهاست. در جریان این لشکرکشی، مویدالدوله به یاری عضدالدوله آمد و عضدالدوله بعد از تسلط بر آن نواحی، مویدالدوله را جانشین کرد و خود به ری رفت.
دباج آنها را زندانی کرد.
به همین خاطر از فارس به جبال لشکر کشید، تا بر همدان و دینور و نهاوند چیره شود. اولین باری که غزنویان به عنوان یک قدرت با آلزیار ارتباط برقرار کردند، در زمان دوری قابوس از حکومت در گرگان بود. فخرالدوله توان مقاومت در برابر عضدالدوله را نداشت و از همدان به هوسم، در گیلان، فرار کرد. داستان دفاع جعفر ابن ابی طالب از اسلام و مسلمین در برابر نجاشی تولد هنگامه حمیدزاده پادشاه حبشه (هنگامی که عمروعاص برای برگرداندن آنها با هدایای بسیار به نزد پادشاه رفته و او را تحریک کرده بود) در تاریخ آمدهاست. در جریان درگیری میان دباج و قابوس، دباج تلاش کرد حمایت سامانیان را به سمت خود جلب کند و آل بویه هم به حمایت از قابوس پرداختند. بعد از مرگ بیستون، فرزندی از او برجای مانده بود، که نزد جد مادری خود، دباج بن بانی گیلی، بسر میبرد. دباج آنها را زندانی کرد. فخرالدوله چون از مادری دیگر بود، اعلام برابری کرد و خود را همپای عضدالدوله دانست. This a rt icle has be en generated by GSA Content Generator Demoversi on !
مادرش دزفولی بود و او با وجود تولد در شهر اهواز به دلیل تعلق والدینش به دزفول بیشتر خود را دزفولی میدانست. عضدالدوله در سال ۳۷۱ هجری، نامهای به قابوس نوشت و از او خواست، که برادرش را تسلیم او کند و در مقابل، خراج یک سالهٔ ری به او پرداخت خواهد شد، یا هر منطقهای را که بخواهد، به او میدهد. بعد از سبکتکین، محمود به قدرت رسید وی قصد داشت که کار ناتمام پدرش را انجام دهد و به قابوس کمک کند اما درگیر مخالفان داخلی و شورش برادرش شد. سامانیان از قابوس و آلبویه از بیستون حمایت کردند، قابوس از ابتدا مورد توجه سامانیان قرار داشت اما با آلبویه هم رابطه خویشاوندی داشت. قابوس و مجدالدوله چندین بار با هم جنگیدند که نتیجهای نداشت انا این دو فارغ از مسائل سیاسی روابط دوستانه و نزدیکی داشتند چون منوچهر، پسر قابوس مدتی در سپاه مجدالدوله خدمت میکرد. بایگانیشده از اصلی در ۳ مه ۲۰۱۴. هر یک از این سه نفر، به صورتی نامهٔ او را پاسخ دادند. عضدالدوله در سال ۳۶۹ هجری، گسترش قلمرو خود را آغاز کرد و سه نامه به برادران خود و قابوس نوشت، تا نظر آنها را در مورد حکومت خود بداند.
هنگامه حمیدزاده زاده
در سال ۳۶۶ هجری، وقتی که بیستون به ناگاه در گرگان درگذشت، قابوس نزد دایی خود، رستم، در شهریار کوه بود. بیستون پس از ده سال حکومت بی دردسر در ۳۶۶ یا ۳۶۷ هجری درگذشت. قابوس پسر کوچکتر وشمگیر بود و پدربزرگش، زیار، از اهالی گیلان، خود را از خاندان «ارغوش فرهادان» یا «آغش وهاوان» معرفی میکرد که در زمان کیخسرو حاکم گیلان بودهاست. کتاب در اصل در چهار مجلد نوشته شده بود که یک جلد آن در حمله مغول از بین رفته و سه مجلد دیگر در هفتاد و پنج باب تا قرن نهم هجری و زمان تألیف خلاصة المقامات (سال ۸۴۰) موجود بودهاست. اما سبکتکین با مشکلاتی که برایش در بلخ پیش آمد نتوانست به قول خود عمل کند. به کی سلام کنم؟ وقتی که قابوس به نزدیکی گرگان رسید، سپاهیان، او را به پادشاهی برگزیدند و طرفداران فرزند بیستون فرار کردند و قابوس، برادرزادهٔ خردسالش را تحت سرپرستی خود درآورد و حتی از فرزندان خود، او را گرامیتر داشت.